محل تبلیغات شما

امروز برای من نوزده روز مونده به.

امروز برا من دومین روز از یه نمایشگاه بی سر وته گروهی ای هست که توو ساری شرکت کردم 

امروز برا من یکشنبه ست یکشنبه ی دومین هفته از بهمنِ سال 1398

امروز برا من یه روز ِ با فاصله های زیاد از گذشته هام مثلا با یکشنبه ای که دومین روز از اولین نمایشگاه انفرادیم توی اواخر ماه ِ پیش بود

امروز برا من ِ خیلی نزدیکم حتا می تونه آمار چندمین روز از م باشه

فرقی نمی کنه

حس می کنم فهم خودم از زندگی اینی نیست که یادم دادن

کاش می شد رفت تنهایی توی کوه و جنگل و آزاد زندگی کرد

یا که کاشکی می شد اصلا نبود! ولی می دونی یه جورایی همه ی حجمی که در عظمت و وسعت ِ فاضلاب ها سهیم هستم مسئولم می کنه که بهتر ومفید تر باشم!!!!! ولی بیاین صادق باشیم با هم، چون دیگه دست زندگی رو شده گرچه فهمی از چیزای توی دستش نداریم اما از چشای زندگی و اون پوزخند لعنتیش معلومه همه مون بازیچه ایم و زندگی هم شاید زنده به ماست بمیریم و نباشه بهتر نیست؟ ما قابلیت ِ مبارزه باهاشو داریم؟ مثل سی تا مرغ که خودشون سیمرغ شدن و اگه بیست ونه تا بودن هیچی نبودن مام باید دست برداریم که هیچی نباشیم که هیچی نباشه.

شاید!

/شاید/ چون {درستی وجود نداره} "حتا همین جمله هم مستثنا از این قاعده نیست".

امروز برای تو چیه؟

حرف اول و دوم و سوم

سلام حال ِ من خوب است

زندگی ,روز ,برا ,توی ,شاید ,دومین ,روز از ,برا من ,دومین روز ,که هیچی ,می شد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شناخت انقلاب عملگرا فروش و نصب دوربین مداربسته (09358167301)